Web Analytics Made Easy - Statcounter

در اینجا بر آن هستیم تا در میان اشعار فارسی و ادب ایران زمین، اشعار عاشقانه کوتاه را گلچین کرده و در مجموعه‌ای ارزشمند در اختیار خوانندگان قرار دهیم.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، شعرها زیباترین کلام برای بیان احساسات می باشد، در قالب شعر می‌توانیم با کلمات قشنگ، زیباترین جملات رو جاری کنیم و از عمق وجودی خود حرف بزنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شعر عاشقانه دارای تاثیرگذاری بسیار زیاد روی روح و قلب افراد بوده و همان‌طور که از دل برمی‌آیند، بر دل نیز می‌نشینند. شعرای بزرگ و پرآوازه ایران زمین در زمینه سرودن اشعار عاشقانه، از دیرینه پیشتاز بوده و ادبیات فارسی از این لحاظ فوق‌العاده غنی است.

در اینجا بر آن هستیم تا در میان اشعار فارسی و ادب ایران زمین، اشعار عاشقانه کوتاه را گلچین کرده و در مجموعه‌ای ارزشمند در اختیار خوانندگان  قرار دهیم. شما همچنین می‌توانید با خواندن شعر عاشقانه و دانلود چند کتاب کوتاه در این زمینه، از اشعار بیشتری بهره‌مند گردید.

مجموعه شعر پیش رو گزیده ای از اشعار کوتاه و عاشقانه ی شاعران بنام گذشته معاصر است که بعضا با گذشتن سالیان دراز از سرودنشان کماکان تازگی داشته و می‌توانند به زیبایی هر چه تمام‌تر احساساتمان نظیر دلتنگی و عشق و  دوری را در قالب شعر بیان کنند.

قیصر امین‌پور

از میان شاعرانی که در دهه شصت و هفتاد شمسی به شعر معاصر ایران معرفی شدند، قیصر امین‌پور از جمله محبوب‌ترین‌ها و یکی از کسانی است که ادبیات را نه تنها برای آفرینش ادبی بلکه برای تحصیل و پژوهش و تدریس و بنا کردن زندگی‌‌اش روی ستون‌های آن انتخاب کرد. قیصر امین پور از شاعران معدودی است که همیشه سعی می کند در اشعار خود انصاف و اخلاق را رعایت کند و از شاعران معاصر ایران به شمار می آید. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است. مهم‌تر از همه اینکه، وی در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است.

دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟

می‌توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

آنکه دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی‌بایست داد

پروین اعتصامی

پس از مشروطه راه برای حضور زنان در جامعه باز شد. پیش از آن شعر و ادبیات که حوضه لطافت و حس است؛ همچنان مردانه مانده بود. در دوره معاصر کم‌کم این رخت مردانه از دوش ادبیات کنده می‌شود. شاعران زنی این بار را بر دوش کشیده و در این مسیر تاثیر گذار بوده اند.  پیشگام این عرصه پروین اعتصامی بود. او با زبانی تقریبا عاری از جنسیت شعر می‌گفت. جایگاهی که او به دست آورد موجب تغییر نگرش مردم به زن در ادبیات شد.

بسیاری بر این باورند که پروین توجّهی به عشق نداشته است و اثری از این عنصر در دیوان او نمی‌توان یافت. لکن اگر به اشعار وی نیک نگریسته شود، خواهیم دید که عشق در دیوان او ماندگارترین و برجسته‌ترین عنصر است. این محبت و عشق حقیقی است که خمیرمایه‌ی شعرهای پروین را می‌سازد و در سراسر دیوانش جلوه‌گری می‌کند. مجموعه ‌ای از اشعار عاشقانه پروین اعتصامی، گلچین شده از دیوان شعر او، در ادامه آورده شده است.

بباید دلبری زیبا گزیدن

در او دیدن، جهان یک سر ندیدن

به راه عشق کردن جست و خیزی

به شوق وصل، صلحی یا ستیزی

ز یک نم اوفتادن، غرق گشتن

ز بادی جستن، از دریا گذشتن

چو روشن شد رهم زان چهر رخشان

چه غم گر موج بینم یا که طوفان

ز عشق و وصل و هجر و عهد و پیوند

تو حرفی خواندی و من دفتری چند

بی روی دوست، دوش شب ما سحر نداشت

سوز و گداز شمع و من و دل اثر نداشت

مهر بلند، چهره ز خاور نمی نمود

ماه از حصار چرخ، سر باختر نداشت

آمد طبیب بر سر بیمار خویش، لیک

فرصت گذشته بود و مداوا ثمر نداشت

سیمین بهبهانی

 

سیمین بهبهانی یکی از تاثیرگذارترین زنان در ادبیات معاصر ایران است. او جزو اعضای اصلی و از نخستین کسانی بود که به عضویت انجمن ادبی ایران درآمد. وی به بانوی غزل ایران شهرت دارد. سیمین بهبهانی در قالب شعری غزل با زبان روز، به مسائل روز پرداخت. قوت او در استفاده از فضاسازی و تصویر در سروده‌هایش است. سیمین حضور زنان را در شعر کلاسیک محکم کرد. جایی که تا پیش از او فضایی مردانه حاکم بود. زندگی او به سه موضوع در هم آمیخته؛ غزل، سیاست و نگاه سیاسی و ترانه سرایی. با اینکه او به ترانه نگاهی تفننی داشت؛ نمی‌توان از تصنیف‌ها و ترانه‌هایی که به جا گذاشته به آسانی گذشت.

با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شد

ای من به فدای دل دیوانه پسندش

نرگس ز چه بر سینه زد آن یار فسون کار؟

ترسم رسد از دیده ی بدخواه گزندش

ز من جدا شده یی همچو بوی گل از گل

منی که داده ام از دست، اختیار ترا

شدی شراب و شدم مست بوسه تو شبی

کنون چه چاره کنم محنت خمار ترا؟

احمد شاملو

احمد شاملو از چهره‌های درخشان ادبیات فارسی و شخصیتی روشنفکر و متفکری ادبی محسوب می‌شود که تبحر و تخصص فراوانی در حوزه ادبیات و شعر داشت؛ شاعری به قریحه بی‌نظیر و اشعاری با دستمایه‌های عمیق انسانی و تعهد اجتماعی که همه هستی خود را به شعر، آزادی و انسانیت هدیه داد. شاملو از آن شخصیت‌هایی است که در ابعاد مختلف فعالیت و دیدگاه‌هایش تحسین مخاطبان را برانگیخته اما محبوبیت او بیش از هر چیز به شعر و نگاه تازه و البته زبان استوارش برمی‌گردد که در شعر عاشقانه معاصر فارسی یک تحول بزرگ محسوب می‌شود. شهرت اصلی شاملو به خاطر شعرهای اوست که شامل اشعار نو و برخی قالب‌های کهن نظیر قصیده و نیز ترانه‌های عامیانه‌است، برای آشنایی بیشتر با انواع قالب شعر به این مطلب مراجعه نمایید.

زیباترین حرفت را بگو

شکنجه ی پنهان سکوت ات را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگویند

ترانه یی بیهوده می خوانید

چرا که ترانه ی ما

ترانه ی بیهوده گی نیست

چرا که عشق

حرفی بیهوده نیست

حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید

به خاطر فردای ما اگر

بر ماش منتی ست

چرا که عشق

خود فرداست

خود همیشه است

مهدی اخوان ثالث

 

وقتی از بزرگان شعر معاصر فارسی حرف می‌زنیم، محال است نام مهدی اخوان ثالث به میان نیاید. مهدی اخوان ثالث به عنوان یکی از شاعران معاصر به خوبی توانست از عهده رسالت شاعری برآید زیرا در زمانه ای که بنابر گفته خودش «هوا بس ناجوانمردانه سرد» بود، سازش را «باران» و سرودش را «باد» قرار داد و «شولای عریانی» به تَن کرد تا «جاودان بر اسبِ یال‌افشانِ زردش» در زمستانی که گرفتار آن شده بود، نفس را از گرمگاه سینه بیرون آورد و «مانند سرداری دلیر» بر شهر نعره بزند تا «قصه شهر سنگستان» را روایت کند «که روزی روزگاری شبچراغ روزگاران بود».

ما چون دو دریچه روبروی هم

آگاه زهر بگو مگوی هم

هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آینده

عمر آینه بهشت، اما…آه

بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه

اکنون دل من شکسته و خسته ست

زیرا یکی از دریچه‌ها بسته ست

نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد

نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد

شما کدام شعر عاشقانه را خوانده و از آن‌ تاثیر پذیرفته‌اید؟ امیدارویم از خواندن این چند شعر کوتاه عاشقانه لذت کافی را برده باشید.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: شعر عاشقانه سیمین بهبهانی مهدی اخوان ثالث اشعار عاشقانه شعر عاشقانه قالب شعر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۱۴۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تماشای یک منظومه عاشقانه و انسانی در تهران/ چرا کارگردان شدم؟

پیمان خازنی آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی که این روزها پروژه موسیقایی نمایشی «مجنون آن لیلی» به نویسندگی محمود توسلیان را در تالار حافظ به صحنه برده اسن در گفت‌وگو با خبرنگار مهر درباره انگیزه های خود برای به صحنه بردن این اثر که به نوعی چندمین تجربه او در حوزه تلفیق موسیقی و نمایش محسوب می شود، توضیح داد: زبان و ادبیات فارسی غنی‌ترین ثروت ما ایرانیان است و پرداختن به متون کهن فارسی، یک مراجعه درست در راستای ساختن دنیای جدید برای اقوام ایرانی محسوب می‌شود. در این راستا منظومه «لیلی و مجنون» حکیم نظامی گنجوی به قدری غنی است که به جرات می‌توان آن را بزرگ‌ترین منظومه عاشقانه در ادبیات جهان دانست.

وی افزود: از زمانی که با این شاهکار آشنا شدم هربار که به سراغش می‌روم، ظرفیت تازه‌ای در آن پیدا کرده و تشویق می‌شوم از زاویه‌ای دیگر به آن بپردازم. «لیلی و مجنون» هنوز برای من تمام نشده است. پرداختن به چنین آثاری کار دشواری است؛ چراکه بیش از هر چیز در این زمینه باید برداشت درستی از مخاطب داشت و این مهم به راحتی میسر نیست.

این آهنگساز بیان کرد: شناخت جهان شاعر و مطابقت آن با سلایق متعدد مخاطب امروزی از طرفی و بازنویسی اثر به زبان امروز از سوی دیگر کار سختی است. رسیدن به این مرحله تازه بنا نهادن سنگ اول است. پس از آن باید به سراغ موسیقی رفت. موسیقی ایرانی ظرفیت‌های فراوانی دارد و همراه ساختن آن با گستره وسیع شهر ایرانی نیازمند دقت بالایی است. البته با توجه به اهمیت آشنایی کارگردان با ظرافت موسیقی ایرانی، خودم کارگردانی نمایش را برعهده گرفتم که امیدوارم در این کار بتوانم اندازه‌ها را رعایت کنم. البته آثار پرفروش معمولا جنبه ادبی و فرهنگی را به ناچار قربانی گیشه می‌کنند اما ما در «مجنون آن لیلی» به دنبال دوسر برد هستیم.

خازنی در بخش دیگری از صحبت های خود تصریح کرد: «مجنون آن لیلی» پر از رنگ و لایه‌های درونی و بیرونی است. به عبارتی درونش فلسفی و بیرونش عاشقانه است و نمایشنامه این ابزار را در اختیارم گذاشت تا لایه‌ها برای سطوح مختلف سنی و فکری جاگذاری شود. طراحی لباس و طراحی نور نیز ۲ رکن مهم صحنه‌اند. با این ابزار تلاش کردم که رویا تولید کنم

وی در پایان اظهار کرد: البته من این کارها را یک رشته منظم می‌بینم؛ این رشته تالیف که توسط یک آهنگساز کارگردانی می‌شود، به زودی حضور آهنگسازان جوان را در پی خواهد داشت. ضمن اینکه معتقدم آهنگسازی به دلیل انتزاعی بودن از کارگردانی دشواری‌های بیشتری دارد و امیدوارم علاقه‌مندان به این موضوع توجه بیشتری داشته باشند.

پروژه موسیقایی نمایشی «مجنونِ آن لیلی» به نویسندگی محمود توسلیان، آهنگسازی طراحی و کارگردانی پیمان خازنی، تهیه کنندگی ساسان سالور و حمیدرضا علی نژاد، روایت رشید کاکاوند، خوانندگی هادی فیض آبادی (با همراهی زهره فیروزی و امید نصری) و بازی عمار تفتی، زهره فیروزی، ملیکا شهاب، رز ایزدی، سپیده موسوی، علی تیمور فامیان، آتنا قرایی، سیما نوروزیان روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه ساعت های 18:30 و 21 در تالار حافظ تهران میزبان مخاطبان است.

کد خبر 6096120 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • تصاویر | طبیعت زیبا و بهاری هورامان
  • آبشار‌های زیبا در بیستون کرمانشاه (فیلم)
  • پیشوندها و پسوندها در ادبیات باشگاههای فوتبال ایران
  • جمعی از اساتید ادبیات به تماشای «مست عشق» نشستند/ حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاه‌تر نکنیم
  • تماشای یک منظومه عاشقانه و انسانی در تهران/ چرا کارگردان شدم؟
  • امیر نظام گروسی یک شخصیت بزرگ ملی است
  • مسجد کبود تبریز؛ معماری زیبا و تاریخی ایران
  • این قورباغه‌های زیبا، سمی‌ترین موجود جهان هستند (فیلم)
  • خواننده اصلی یکی از عاشقانه‌ترین ترانه‌های ایران پیدا شد + فیلم
  • ادبیات عجیب یک افغانی درباره ایران و افغانی‌های مهاجر