جای خالی حضور غولها و دیوها در ادبیات داستانی معاصر
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۵۷۰۳۷
اینجا باید در کنار هم یک قدم بر داریم و به این پرسش پاسخ دهیم که این داستان فانتزی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ ما اصلا به چه نوع داستانی میتوانیم فانتزی اطلاق کنیم؟
به گزارش مشرق، مبلهای خانه ما در زمان کودکی من مبل استیلی بودند که تاجی از چوب گردو داشتند. تاج آنها دو حفره داشت که من آنها را مثل چشم میدیدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عالم بچگی بود و خیالپردازیهایش. این روابط خیالی با من ماندند تا اینکه دو سه سال بعد مادرم برای من یک مجموعه از داستانهای هزار و یک شب را خرید. کتاب داستان مصور بود و مملو از قصههایی که در فضایی خیالپردازانه یا همان فانتزی مصطلح جریان داشتند. دیو و پری و علاءالدین و غول چراغ جادو و کلی داستان دیگر قوه خیال را مانند پرندهای سبکبار به سرزمینهای ناکجا آباد میبرد و گاهی هم در همان عالم بچگی یک ترس مرموز زیر پوست کودکیات تزریق میکرد.
اینجا باید در کنار هم یک قدم بر داریم و به این پرسش پاسخ دهیم که این داستان فانتزی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ ما اصلا به چه نوع داستانی میتوانیم فانتزی اطلاق کنیم؟
نیاز عمیق انسان، چه در اعصار گذشته و چه در دنیای نو، به خیالپردازی و بیان آرزوهای دستنیافتنی انکارناپذیر است. انسان، همیشه با استفاده از نیروی خیال به خلق موقعیتهای غیرحقیقی و دلخواهی پرداخته است که در آنها از محدودیت و اضطراب دنیای واقعی نشانی نباشد. انسان عصر کهن برای آرامش، به اسطورهها، حماسهها، افسانهها و قصهها پناه میبرد و انسان عصر مدرن، آرزوهای دور و دراز خود را در قالب فانتزی عیان میکند.
فانتزی، تخیلیترین گونه داستانی است. در فانتزی، نویسندگان با گذر از جهان واقع و نقض قوانین و چارچوبهای جاری و دست و پاگیر آن، جهانی ثانوی با قواعد نو خلق میکنند. جهانی که مملو از عناصر و حوادث شگفتانگیز، موجودات خارقالعاده و فضایی خیالی است. فانتزینویسان در این آثار به اکتشاف در آن سوی تجربهها میاندیشند و در تلاشاند با ایجاد حیرت و شگفتی، انسان محاط در عالم علم و خرد را در سرزمین داستان به آرزوهای ناممکن خود برسانند.
پس در واقع «فانتزی» گونهای در ادبیات است که عناصر غیرواقعی و خیالی در آن به عنوان درونمایه اصلی داستان استفاده میشود. گویی که این موجودات، قوانین و ساختارهای خیالی، واقعیت دارند و اساس داستان با این پیش فرض، شکل میگیرد. این گونه ادبی حدود دو قرن پیش، هنگامی که پایههای دنیای نو نهادینه گردید، در غرب متولد شد. نیاز روانی انسان مدرن، محصور در عصر خرد و علم، به دنیایی بیدغدغه و آرام، او را واداشت که این بار، تخیل شگفت خود را در کالبدی نو ـ یعنی فانتزی ـ زنده کند.
نخستین فانتزیها در غرب، در قرن نوزدهم، در بریتانیای عصر ویکتوریا خلق شدند. با گذر زمان و فراهم شدن زمینههای اجتماعی و فرهنگی در دیگر کشورها همچون آمریکا، ایتالیا، فرانسه، سوئد و آلمان نیز فانتزیهای ارزشمندی به نگارش در آمدند.
حالا باید قدمی دیگر برداریم و ببینیم که ادبیات داستانی ایران در این نوع ادبی چه داشته تاریخی دارد.
اگر بخواهم با نگاهی منصفانه به موضوع این یادداشت نگاه کنم باید بگویم ایرانِ ما فارغ از ادعاهای ناسیونالیستی افراطی، پیشینه فرهنگی جدی و غیر قابل اغماضی دارد که هر سمت و سویی از فرهنگ را که بگیریم به ریشهها و پیشینه بومی مهمی میرسیم. خاصه در ادبیات که در بسیاری از جهات یکهتاز بلامنازع هستیم. اما در عین حال هم باید توجه داشت که ادبیات داستانی ژانر یا گونههای متعدد و متنوعی دارد که قوت ما در همه آنها یکسان نیست.
وقتی بناست که داشتههای تاریخیمان را در زمینه ادبیات فانتزی یا خیالپردازانه شمارش کنیم داستانهای هزارویکشب یکی از گزینه جدی و قابل تامل است. ماجرای هزارویکشب شب چیست؟
آغاز داستان چنین است که همسران دو شاهزاده برادر، به نامهای شهریار (شهرباز) و شاه زمان، به آنان خیانت میکنند، شاه زمان تَرک پادشاهی کرده و راهی دیار برادر میشود و شهریار هم به انتقام خیانت همسرش هر شب دختری را به نکاح درمیآورد و بامداد دستور قتلش را میدهد. تا اینکه دیگر دختری در شهر نمیماند و وزیرِ شهریار که دو دختر به نامهای شهرزاد و دنیازاد دارد و بسیار نگران است به پیشنهاد خود شهرزاد، او را به عقد پادشاه درمیآورد.
شهرزاد همان شب به شهریار میگوید که خواهر کوچکتری دارد که هر شب برای او قصه میگوید و دنیازاد جز با قصههای او به خواب نمیرود. درخواست میکند همان شب خواهرش را به قصر بیاورند تا برای بار آخر برایش قصه بگوید. دنیازاد میآید و شهرزاد قصهگویی را آغاز میکند، شهریار هم که مسحور این قصه شده مهلت میدهد فردا شب ادامه قصه را بشنود و بنابراین کشتن شهرزاد را به فردا شب میاندازد و این قصهگوییها هر شب ادامه مییابد. شهرزاد با روایت، مرگِ خود را عقب میاندازد. در هزار و یک شب «روایت» زندگی است، اگر کسی روایتش تمام شود زندگیاش به پایان رسیده است؛ مانند همه دخترانی که پیش از شهرزاد، چون روایتی نداشتهاند مردهاند. اکنون شهرزاد برابر مرگ ایستاده و هردم روایتی تازه میکند.
هزار و یک شب به معنای تام و تمام کلمه روایتی فانتزی از زندگی و فراز و فرود آن است. این مجموعه در واقع مهمترین محصول فعالیت ذهنی قصهگو در ادوار مختلف تاریخی است. کتابی است که اعتقادات و آداب و رسوم ملتها و اقوام گوناگون در آن راه یافته و لهجهها و اسلوبهای گوناگون سخن در آن با خیالیترین شکل ممکن روایت شده است. در هزارویکشب اعتقاد به موجودات ماوراء الطبیعه و فرا واقعیت مانند ارواح، عفریتها، جنها، غولها، دیوان و پریان نیکوکار به چشم میخورد که با اراده و استقلال تام خود در جریان زندگی آدمها حضور فعالانه پیدا میکنند و حوادث شگفتانگیزی را رقم میزنند.
قصهها و خاصه افسانهها عرصه مبارزه و ستیز نیروهای پلیدی و پاکی هستند. نبرد خیر و شر به اشکال گوناگون در داستانها محوریت اصلی دارند. بسیاری از داستانهای هزار و یک شب عرصه جدال خدایان نجاتبخش و اهریمنان ویرانگر است و این جدال بیانقطاع را در قالب نمایندگان سپیدی و سیاهی، عدل و ظلم و خیر و شر در کالبد دیو و پری، غول چراغ جادو، مرد حکیم و عفریت، حیات عبرتآموز یافتهاند. دیوها و غولان در داستانهای فانتزی مانع جدی قهرمان داستانها هستند که انگیزه شخصیت اول قصه میشوند تا با غلبه بر آنها بشر فراموش نکند هر حرکت اصلاحی، پویایی و تلاش برای ساختن همواره موانعی غیر الهی دارد که از مواجهه با آنها نباید ترسید.
اکنون پرسش جدی این است که ادبیات فارسی با آن پیشینه جدی و غیرقابل اغماض در داستاننویسی معاصر از گونه ادبیات فانتزی چه در چنته دارد؟
پس از پایان سالهای جنگ و در پی دهه 70 شمسی بهاینسو بازار نشر و کتاب ایران پر شد از آثار فانتزی ترجمه شده از زبانهای دیگر. ترجمه آثار برجسته فانتزی جهان همچون آثار رولد دال، میشل انده، شل سیلور استاین، جان کریستوفر، آسترید لیندگرن، تالکین، سی.اس.لوئیس و... گواهی بر این مدعاست.
خوشایند نویسنده این سطور نیست که این موضع را صریح بیان کند، اما واقعیت این است که در زمینه خلق آثار بومی در این زمینه بهشدت کمکار و تهیدست هستیم. ادبیات غنی ایران زمین مملو از سوژههایی هستند که میتوانند سالها بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران را در قالب داستانهای فانتزی به نسل جوان و نو رسیده منتقل کنند سوژههایی که چشم انتظار انتخاب نویسندگان وطنی معطل ماندهاند تا شاید نویسندهای از راه برسد و گوشه چشمی به آنها بکند. هر چند نمیتوان و نباید چشم بر تلاشهای صورت گرفته بست، اما بضاعت ما کجا و داشتههای اکنون ما کجا؟
من نمیدانم آیا روزی میرسد که برای انتخاب کتاب داستان فانتزی بومی و ایرانی از شدت کثرت عناوین و تنوع سردرگم شویم؟ امیدوارم برسد...
* آزاده جهان احمدی / قفسه جام جم
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا مدافعان سلامت سال جهش تولید اخبار بورس ادبیات ایران نویسنده هزار و یک شب داستان ها غول ها قصه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۵۷۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی معلمان ماهر مجازی
نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. معلمان مدرن باید خود را با فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
به گزارش ایسنا، به نقل از نورنیوز: فناوریهای جدید در عرصه ارتباطات زمینه ساز تحولات سریع و غیر قابل بازگشتی در جهان شدهاند. این تحولات بخشهای مهمی از زندگی فردی و اجتماعی جوامع را تحتتأثیر قرار دادهاند. نظام آموزشی نیز از جمله ساختارهایی است که تحت تأثیر این فناوریها قرار گرفته و به نظر میرسد این کنشپذیری همچنان ادامه داشته باشد. رشد و فراگیر شدن استفاده از فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی در این میان شاید از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امر آموزش باشد. فضای وب و شبکههای اجتماعی از یک سو به عنوان منبعی برای دریافت اطلاعات بی شمار برای دانشآموزان به شمار میروند و از سوی دیگر ارتباط آنها را با گروههای همسان برقرار میسازند. بعد از همه گیری کرونا نیز نقش دیگری برای شبکههای اجتماعی در امر آموزش فراهم آمد. در این دوران شبکههای اجتماعی به بستری برای ارتباط معلمان و دانشآموزان تبدیل شدند و در واقع نقش کلاسهای درس را پیدا کردند.
فارغ از این که کدام شبکه برای تدریس به کار گرفته شد، چالشی که پیش آمد این بود که برخی از معلمان با فناوری دیجیتال و فضای جدید آشنایی چندانی نداشتند و حتی در این زمینه از دانشآموزان خود چندین پله عقبتر بودند. این مسأله سبب بروز مشکلات فراوانی در امر تدریس مجازی شد و حتی در برخی موارد اسباب شوخی و خنده دانشآموزان را نیز فراهم آورد که خلاف جایگاه والای معلم است. تمام اینها سبب میشود تا آشنایی معلمان با فضای شبکههای اجتماعی و نحوه کار با آن به عنوان نیازی اساسی در امر تدریس در دوره حاضر تلقی شود. این امر از سویی به جهت نزدیکی با دانشآموزانی که عمدتا (حتی به غلط) کاربران این شبکهها هستند، مهم است و از سوی دیگر بروز دوباره شرایطی مشابه پاندمی ایجاب می کند تا معلمان مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی و مناسبات آن را فرا گیرند.
ما در چند سال اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در فناوری آموزشی بودهایم و از آنجا که همچنان شاهد این رشد سریع خواهیم بود، نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. در واقع معلمان مدرن باید خود را با محیط آموزشی در حال تغییر و فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
در بستر آموزش آنلاین، کل فرآیند آموزش و یادگیری از طریق اینترنت و با استفاده از ابزارهای تکنولوژی و نیز شبکههای اجتماعی انجام میشود، از این رو دانش کافی معلمان در زمینه فناوری ضروری به نظر میرسد.
در حال حاضر برخی مدارس در طول سال تحصیلی از ابزارها و بسترهای آموزشی آنلاین مختلف برای ارائه درس و ارتباط با خانواده استفاده میکنند. این شیوه بویژه پس از دوران همه گیری کرونا مرسوم شد چرا که از یک سو در زمان و انرژی کادر آموزشی و خانواده دانشآموزان صرفه جویی میکند و از سوی دیگر در مقاطع زمانی دیگری همچون آلودگی هوا مدارس را به کل به تعطیلی نمیکشاند و کلاسها را در بستر آنلاین برقرار می کند.
مهارتی که ذهن معلم را به دانشآموزان نزدیک میکند
در دورهای که کودکان از سنین پایین با فناوری دیجیتال آشنا میشوند، اگر معلم تنها به تسلط به کتب درسی اکتفا کند ممکن است از قافله تغییر مناسبات ارتباطات مجازی عقب بماند.
اکرم جعفری، معلم شاغل در آموزش و پرورش در این باره به نورنیوز میگوید:«وقتی دانشآموزان تسلط کافی به استفاده از ابزار دیجیتال را دارند و همچنین از تمام وقایعی که در شبکههای اجتماعی روی می دهد خبر دارند، معلم هم باید بتواند خودش را متناسب با این شرایط به روز کند. برخی معلمان ممکن است بگویند از این شبکه ها خوششان نمیآید یا وقت و حوصله آن را ندارند اما آگاهی نسبت به این فضا برای آنها لازم است چرا که در این صورت میتوانند بهتر متوجه آن چه در ذهن دانشآموزان میگذرد باشند. از طرف دیگر در دوره کرونا که معلمان مجبور شدند کلاس ها را به صورت آنلاین برگزار کنند مشاهده کردیم که برخی معلمان هیچ آشنایی با این فضا نداشتند و به سختی با آن ارتباط برقرار میکردند و حتی فرستادن فایل از طریق شبکه های اجتماعی برای آنها دشوار بود. این تجربه نشان داد که اگر معلمان این مهارتها را پیدا کنند میتوانند ارتباط بهتر و موثرتری با دانشآموزان داشته باشند و ما هم مشاهده میکردیم که دانشآموزان با معلمانی که به این فضا واردتر هستند بیشتر ارتباط میگیرند و او را به خود و در واقع به نسل خود نزدیکتر میدانند.»
فارغ از تسلط معلمان به فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی، معلمان آنلاین باید دارای خصوصیاتی باشند که کار در این فضا را برای آنها سادهتر کند.
احمد مولایی، معلم یکی از مدارس تهران هم درباره ویژگیهای معلم آنلاین به نورنیوز میگوید:«در محیط آموزش دیجیتال آن گروه از معلمانی که تفکر خلاقانه دارند کمک بیشتری به دانشآموزان می کنند چرا که فضای آموزش آنلاین به طور کلی ممکن است بعد از مدتی خسته کننده شود. به صورت کلی مدرسه آنلاین دانشآموز را وارد فضای جدیدی میکند و به او فرصت تجربههای جدید را میدهد که معلم در این تجربهها باید کنار دانشآموز باشد. ویژگی مهم معلمان در آموزش آنلاین در دسترس بودن آنهاست که البته این مسأله ممکن است مشکلاتی را برای معلم ایجاد کند اما از طرفی هم اطمینان خاطری برای دانشآموز ایجاد میکند و او را به آموزش آنلاین علاقه مندتر میسازد. در بستری که انعطافپذیری آن نسبت به آموزش حضوری به مراتب بیشتر است، ممکن است شیوههای سنجش دانشآموزان از طریق امتحان کمی تغییر کند. در این زمینه یک معلم ماهر میتواند بدون برگزاری امتحان، به روشهای متعدد عملکرد دانشآموزان را ارزیابی کرده و میزان پیشرفت آنها را دریابد و بر اساس آن آموزش را ادامه دهد.»
هزینهای برای تقویت مهارت آنلاین
درست است که بالا بردن مهارت معلمان در فضای دیجیتال دارای اهمیت است اما این ارتقا نیازمند صرف وقت و هزینه شرکت در دورههایی است که به این منظور برگزار می شود.
مطالعه بهترین روشهای تدریس دیگر مربیان در دنیا، شرکت در کنفرانسها، کارگاهها، سمینارها، فرصتهای توسعه شغلی و مطالعه کتابهای مربوط به شیوههای آموزشی از جمله کارهایی است که میتواند در این امر کمک کننده باشد اما با توجه به شرایط اقتصادی شاید برای همه معلمان مقدور نباشد از چنین امکاناتی استفاده کنند بنابراین لازم است مسئولان آموزش و پرورش به برگزاری دورههای مفید در این زمینه و نیز پرداخت کمک هزینه به معلمان برای شرکت در کلاسهای آموزشی و سمینارهای جهانی اقدام کنند.
اهمیت فراگیری مهارتهای آنلاین برای معلمان سبب شده در این رابطه پژوهشهایی در سراسر دنیا انجام شود.
در مقاله ای که با عنوان «تجربیات معلمان از تدریس آنلاین در طول کووید ۱۹» در سال ۲۰۲۴ در سایت کتابخانه ملی پزشکی NIH منتشر شده، بر اهمیت فراگیری مهارتهای دیجیتال برای معلمان تأکید شده است. نتایج این پژوهش بر مصاحبه با گروهی از معلمان و بیان تجربیات آنها از تدریس در دور دو ساله آنلاین در طول همهگیری کرونا به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با وجود مشکلاتی که سیستم آموزش به دلیل اختلال ناشی از همهگیری با آن مواجه شد، معلمان از مجموعهای از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوا و ارتقای تعامل استفاده کردند و درک آنها از این فضا عمیقتر شد و به سمت توسعه مهارتهای دیجیتال پیش رفت.
بر اساس این پژوهش اگرچه مهارتهای دیجیتالی معلمان قبل از همه گیری کرونا به دلیل دیجیتالی شدن مداوم جامعه معاصر مورد توجه زیادی قرار گرفته بود، اما این نیاز به طور قابل توجهی در طول دوره همه گیری افزایش یافت. البته اخیرا این نگرانی وجود دارد که در دوران پس از قرنطینه نیاز به افزایش مهارت های دیجیتالی معلمان کمتر حس شود و ضرورت تقویت آن کمرنگ شود. از سوی دیگر چون این موضوع جدید است چندان مشخص نیست که معلمان دقیقا به چه مهارتهای دیجیتالی نیاز دارند و در نتیجه تحقیقات بیشتر در این زمینه باید انجام شود.
ارتقای مهارتهای دیجیتال معلمان در دوره کرونا البته مورد توجه تمام سیستم های آموزشی و مسئولان این امر در سراسر جهان قرار گرفت. محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش وقت در شبکه جامجم عنوان کرد که کرونا با وجود اتفاقات تلخی که رقم زد، ما را با ظرفیتهای جدیدی آشنا کرد و به یک زیست بوم جدیدی وارد شدیم. دنیا سالها بود که در حال کوچ کردن به این زیستبوم بود اما حرکت خیلی کندی داشت و کرونا به یکباره همه جوامع را به یک زیستبوم جدید پرت کرد و در حال حاضر آماری که در دنیا هست حدود ۶۷ درصد معلمان جهان برای اولین بار آموزش مجازی را تجربه میکنند یعنی این ظرفیت مهم به صورت یکسری کارهای مکمل در برخی کشورها مورد استفاده قرار میگرفت اما اینکه جایگزین آموزش رسمی شود، برای اولین بار بود. (فارس، ۹ مهر ۱۳۹۹)
گرچه دوران پاندمی سپری شده اما تجربه گذشته به ما میآموزد که ممکن است دوباره در چنین شرایطی قرار گیریم و نیاز پیدا کنیم که باز در فضای دیجیتال کلاسهای درس را تشکیل دهیم. از آن گذشته در مسیر توسعه، بازگشت به عقب ممکن نیست پس حالا که معلمان در مسیر ارتقای مهارتهای دیجیتال قرار گرفتهاند، دیگر نه تنها نباید به عقب برگشت بلکه پیشرفت در این حوزه میتواند ما در زمره کشورهای پیشرو در زمینه آموزش آنلاین قرار دهد.
انتهای پیام